دنیای مجازی من

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعترافات خطرناک ذهن من» ثبت شده است

گیرالکی‌

بابام هی گیر میده چرا نمیایی مسجد نماز جماعت؟

من(توذهنم): بیام‌ که چی بشه؟!(حالا فکر نکنید آدم‌بی نمازی هستم!!!)

 

بابام خبر نداره که من از اول تابستون‌و قبل ترش ماه‌رمضون  نمازامو نخوندم.هر وقت استرس داشته باشم و ذهنم آرووم نباشه نمازامو نمیخونم...

یخوردش هم تنبلی قاطی این استرس شده دیگه..

نمیدونم کی شروع می کنم نمازو؟اصلا همه چی به‌نمازه مگه؟

۱۵ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۰۵ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد

فقط بخاطر ستاره !

یه عادتی که دارم اینه که تک تک اون پستای جدید که وبلاگشون رو دنبال میکنم باید بخونمشون و ستارشون خاموش بشه.یعنی به اون روشن بودن ستاره حساسم.بعد بخاطر همین فقط وبلاگایی که جذاب باشن رو دنبال میکنم...شماهم اینجورید!؟

۲۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۵۷ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد

سبد منم که می شکنم

اینو امشب کانال توییتر فارسی پست کرد:

 

تا مدت زیادی برام سوال بود که چرا شادمهر عقیلی تو آهنگ سبب میگه:صمد منم که میشکنم.

 

حالا میخوام اعتراف کنم که منم اون موقع ها که هنوز شادمهرو نمی شناختم و فامیلمون آهنگ سبب رو گوش می کرد ، فکرمی کردم میگه سبد منم که میشکنم....

 

میدونم خیلی خنگم!

 

۰۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۳۷ ۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
محمد

مثله دوغ با کیک!

 امروز رفته بودم نونوایی ، تو صف وایستاده بودم که یدفعه یاد یه چیزی افتادم.

بچه که بودم هر وقت از نونوایی سنگک که میومدم ، یه بستنی لیوانی هم میخریدم با نون داغ میخوردم..

اونموقع ها خیلی میچسبید.

حتمنم باید بستنی لیوانی میبود..مثلن نمیشد کیم باشه ..نمیچسبید

 

۳۱ فروردين ۹۷ ، ۰۲:۴۹ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمد

متن نویسی افتضاح من!

نمیدونم شماهم فهمیدید که جمله نویسیام ،متن نویسیام  خیلی

ضعیفه!!!؟!؟!

 

اصن از همون بچگی سخت ترین کاری که باید میکردم انشا نویسی بوده....هیو‌وقت مثه آدم نتونستم خوب انشا بنویسم.

 

یه دلیلش اینه که موقع نوشتن یا حرف زدن کلمه ها اصن به ذهنم نمیرسه....

۱۴ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۵۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمد